درود بر شما همشهریان گرامی
دیروز که برای نخستین بار از همایش بمیها آگاه شدم خود را با این امید که شاید برخی از آشنایان سالهای کودکی را در این گردهمآیی بیابم، به آن رساندم. شگفتزده و شوریده از دیدن آن همه همشهری در یک جا، به هر کجا که نگریستم آشنایی ندیدم و هیچ کس هم گویی نگاه جویای مرا ندید که بپرسد دنبال که میگردم!! من در جاهای بسیاری، و با مردمان گوناگونی، زیستهام ولی گویی در هیچ جا به اندازهی دیروز بیگانهگی و دوری را نیازمودهام. روشن نبود که دیگران کمتر از من این دوری را آزموده یا میاژمودند. تلاشم در بازکردن سر سخن با یکی دو تن به جایی نرسید چون گویی آنان نیز در جستجوی آشنایی بودند! دوساعتی شکیبایی کردم و به صدای بسیار بلند و آزارندهی برنامهگردان گوش دادم به این امید که شاید در برنامه جایی برای خوشآمد گویی به تازهآمدهگان و آشناکردن آنها با یکدیگر باشد! هر چند که روشن نبود برنامهی نوشتهشدهای در کار هست یا نه. به هر روی، از پذیراییاتان سپاسگزارم. شاید در نشستهای آیندهاتان در اندیشهی نوآمدهگانی چون من نیز باشید.
درود بر شما همشهریان گرامی
دیروز که برای نخستین بار از همایش بمیها آگاه شدم خود را با این امید که شاید برخی از آشنایان سالهای کودکی را در این گردهمآیی بیابم، به آن رساندم. شگفتزده و شوریده از دیدن آن همه همشهری در یک جا، به هر کجا که نگریستم آشنایی ندیدم و هیچ کس هم گویی نگاه جویای مرا ندید که بپرسد دنبال که میگردم!! من در جاهای بسیاری، و با مردمان گوناگونی، زیستهام ولی گویی در هیچ جا به اندازهی دیروز بیگانهگی و دوری را نیازمودهام. روشن نبود که دیگران کمتر از من این دوری را آزموده یا میاژمودند. تلاشم در بازکردن سر سخن با یکی دو تن به جایی نرسید چون گویی آنان نیز در جستجوی آشنایی بودند! دوساعتی شکیبایی کردم و به صدای بسیار بلند و آزارندهی برنامهگردان گوش دادم به این امید که شاید در برنامه جایی برای خوشآمد گویی به تازهآمدهگان و آشناکردن آنها با یکدیگر باشد! هر چند که روشن نبود برنامهی نوشتهشدهای در کار هست یا نه. به هر روی، از پذیراییاتان سپاسگزارم. شاید در نشستهای آیندهاتان در اندیشهی نوآمدهگانی چون من نیز باشید.